اولین مطلب برای معجزه قشنگم
سلام تمشک مامان معجزه قشنگ زندگیم قربونت بشم که خبر دوباره مادر شدنم قلبم رو زیر رو کرد بزرگترین آرامش و روزگار شیرین من اومدی خانواده مارو چهارنفره کنی 💞 بابا داوود سرازپا نمیشناسه چنان تو ذوق هست که انگار نی نی اولمونه همه خوشحال هستن وقتی شنیدم دوباره دارم مامان میشم اینقدر تو بغل مامان مینا گریه کردیم آخه جای بابا جون مختار تو این لحظه واقعا خالی بود.هرچند بابایی زودتر از همه میدونست و با اومدن تو خوابم مژده مادر شدنم رو بهم داد. ما همیشه بیادت هستیم بابایی مهربونم❤
تمشک خوشمزه من این وبلاگ بشه ثبت لحظه به لحظه وجود با ارزشت و البته یه دفتر خاطرات هم همون لحظه که فهمیدم مادر شدم گرفتم که اون میشه یه راز شیرین بین من وشما وثبت گذر ایام هر روز و هر ثانیه و هرلحظمون همونطور که برای نفسم دایانا نوشتم برای شماهم مینویسم تا بزرگ که شدید و وقتش رسید و من بهتون هدیه دادمش بدونید که چقدر وجودتون تو زندگیمون با ارزش بوده.ممنونم از خدا که من رو دوباره لایق مادر بودن و عشق و تکیه گاه زندگیم رو لایق پدر بودن و همراز و همراه عزیزی برای آینده نصیب دختر ماهرویم کرد.🙏
پس با نام خدا شروع میکنم به ثبت لحظات وجود پرمهرت به این دنیا.....